یه سلام گرم تابستونی دارم به تمام دوستانی که میان میخوننو اما نظر نمییدن

بد از افتتاح وبلاگ ناناسم همراه با خانواده عازم مسافرتی بسیار شیرین شدیم جای همیگتون خالی بخصوص نفسیم واااااای نمیدونید انقد به این دریا خیره شدم که دیگه کم کم داشتم همه رو دریا میدیدم اخه من خیلی دریارو دوست میدارم الانم که اومدیم باز دلم براش تنگ شده هی به دریا نگاه میکردم یاد نفسیم می افتادم دلم کباب میشد  پیشم نیست تا دوتایی کنار هم قدم بزنیمو نگاههای عاشقانه بهم بکنیم نفسیم بگه عشق من کیه منم خودمو بزنم به اون راه بگم نمیدونم نفسی بگه تویی دیگه بد بخندیمو من بازوشو محکمتر بگیرمو یادم بیوفته چقدر برای مال هم شدنمون جفتمون سالها دلتنگیو دوری کشیدیم اما در عوض الان مال همیمو بسیار بسیار خرسندیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت میبریم

عشقنامه:عشقم نمیدونی چقدر برام این کارت شیرینه که تا بهت گفتم پست جدید گذاشتم زودی حاضر شدی تو این گرما اومدی خونه تا اولین نفری باشی که میخونیش خیلی دوست دارم زندگیم

bah bah salam jigar
khanumi rafte mosaferat ma ham omadim yavashaki ebraze eshgh konim

Kheyliiiiiiiiiiiii DOSET DARAM ZENDEGIM

عشق من میدانی که تمام زندگی من در چشمهای مهربان عاشقت خلاصه می شود

عشق من میدانی که هر روز به عشق دیدن چشمهای مهربانت به افتاب سلام میکنم

عشق من میدانی که بوی تنت را بیشتر از تمام گلهای نرگس و یاس دوست دارم

عشق من میدانی که حضورت را حتی زمانی که ازت دورم با تمام وجود حس میکنم

عشق من میدانم که میدانی با ذره ذره وجودم تو را میخواهم و دوست دارم

یه عشقنامه:همنفسم خودم شعرو گفتما خوب بیییییییییییییییییییییید