دو شنبه 10 تير 1393برچسب:, :: 14:43 :: نويسنده : فافا
سلام به عشق دوست داشتنیم و دوست های مهربون خودم خوبین خوشین رسیدن ماه رمضون رو به همتون تبریک میگم ایشالا امسال همه به ارزوهاشون برسنسر سفره افطار اگه یادتون بود ما رو هم دعا کنید مهربونادیروز ظهر با زبون روزه رفتم بیرون برای بابا دستبند خریدم اخه سالگرد عقدشون و جمعه این هفته هم عمو عمه بابابزرگ که رو هم میشن بیست وهشت نفر برای افطار دعوت کردیم منم میخوام بدون اینکه به کسی بگم حتی مامان تو همون مهمونی افطار یه جشن کوچولو به مناسبت سالگرد عقد مامان بابا بگیرم اول میخواستم کیک از بیرون سفارش بدم حساب کردم دیدم اصلا اقتصادی نیست چون احتمال زیاد میدم که هدیه ای هم از طرف اقوام درکار نباشه که ادم هزینه میکنه دلش نسوزهبدین ترتیب بنده به فکر این افتادم که خودم کیک درست کنم میخوام سه تا بسته کیک اماده بگیرم برای اینکه مامان بابا متوجه نشن اگه بشه برم خونه همسایه ی پایینیمون که باهم جور هم هستیم اونجا درست کنم چندساعت قبل از مهمونی هم بگم خانوم همسایه بریزه تو قالب بعد از شام برم جینگیلش کنم سورپرایزی وارد بشمسعی میکنم از ژله سالاد کیک عکس بگیرم براتون بزارم خوب اینم از شرح حال فافا حالا بریم ماجرای تفلدماز اونجایی که تولدم روز پنج شنبه افتاده بود و ما سه شنبه هم راهی شمال شدیم نشد روز تولدم با نفسی باشم تولدم رو شنبه یعنی هفت تیر برگزار کردیمچهارشنبه شب سرساعت دوازده که رد شد نفسیم یه اس خوشگل داد اولین نفر تو اولین دقیقه پنجم تیر تولدم رو تبریک گفت مثل همیشه خیلی اس قشنگی بود بعد از اونم از صبح تا شب که تو راه برگشت به تهران بودم همسری همش اس خوجل موجل میفرستاد اخرش با حروف بزرگ تولدم رو تبریک میگفت قربون صدقه خانومش میرفتمامان 2(مامان همسری)هم اس داد تبریک گفت منم جوابش رو دادم تشکر کردم شنبه صبح بیدار شدم بعد از دوش و جینگولاسیون همسری اس داد گلم کیک بیارم بزاری تو یخچال اب نشه منم گفتم باشه در ورودی رو زدم کیک گذاشت رو پله مامان رفت اوردش بالا زودی باز کردم ببینم چه شکلیه واقعا خوشگل بود مامان گفت زده رو دست کیک تو که برای تولدش گرفته بودیچندتا عکس به سفارش همسری از خودم کیک انداختم بعد پیش به سوی همسری نفسیم که نزدیک پارک خونمون منتظرم بود از دور دیدمش نشسته بود رو نیمکت منُ دید تا نزدیکش شدم خودش زد به خواب زیر چشمی نگام میکرد منم گفتم پاشو ببینم تولدمه هاااااااااااا همسری هم خندید گفت تولدت مبارک عشقم سوار ماشین شدیم همونجا بوسم کردتو راه تا برسیم بیمارستان تا من جواب ازمایش خونم رو بگیرم برام اهنگ خوند دستم رو بوسید منم همش یاداوری میکردم که اهای اقا تولدم بودااااا یعنی منُ بیشتر تحویل بگیر مردجواب رو گرفتم رفتیم سمت پارک تو راه جواب ازمایش رو میخوندم همه چی خوب بود فقط تری گلیسیریدم بالا بود که نفسی چشم غره رفت گفت بعد بری دکتر گفتم نه من خودم دکترم بابا برم همونایی که میدونم رو میخواد بهم بگه همسری هم میگفت نه باید بری گفتم بابا باورم کن من دکترم دیگه چرا باورم نداری من این واحدها رو پاس کردمرسیدیم پارک اول لواشکی که از شمال اورده بودم دادم همسری نوش جان کرد وسط خوردن از دستش گرفتم گفتم بده خودم بخورم همه رو خوردیعکس مسافرت فیلم بچه های یونیمون باهم دیدیم یه کمی راجبه اینکه پسرعموی بنده که متولد هفتاد و چهار هستش و براش رفتن خواستگاری شهریور عقد میکنه حرف زدیممدیونید اگه فکر کنید تمام این مدت من دلم برای کادوهام که دقیقا پشت صندلی من جاخوش کرده بودن قیلی ویلی میرفت اما به روم نمیاوردمدیدم نه مثل اینکه نفس خان اصلا تو فکر دادن هدیه های بنده نیس دستم گرفتم جلوی صورتش گفتم کادوهامو بده من برمهمسری گفت نه چه کادویی اصلا مگه قرار کادو داشتیم همون چهارصد تومنی که شاید برای معدلت بدن بهت چون من مقاله برای اون درست سختت پیدا کردم پس توش سهم دارم نصف اون چهارصد تومن که برای منِ به عنوان کادو بهت میدم بعد که قیافه درهم رفته من دید زد زیرخنده منم هی میگفتم زود باش من کادومو میخوامگفتم اصلا پشت صندلی من پس چیه گفت برای تو نیست که اصلا بیا شرط ببندیم که اونا برای تو نیستیه جوری گفت یه لحظه واقعا شک کردم برای من نیستشرط هم بستیم اما گفت اصلا ولش کن بیا بهت ثابت کنم برای تو نیست دستشُ کرد پشت صندلی یه شاخه گل خیلی خوشگل اورد که روش نوشته بود قدم نو رسیده مبارک گفت دیدی تو که بچه نیستی پس برای تو نیست منم از خنده غش کرده بودم عاشق این خول خول بازیاشم گل گرفتم بوش کردم واقعا ناز بود سفید بود دورشم قرمز صورتیساک هدیه ها رو اورد جلو منم همش میخواستم ازش بگیرم بهم نمیداد میگفت نوبت به نوبت گفتم من برای تولدت کادوها رو دادم به خودت گفت خوب به من چهاول کادوی نازنین(خواهر همسری)داد دقیقاً همون ادکلنی بود که یک ماه پیش تو فکر خریدش بودم خیلی خوشحال شدم بعد کارت تبریکی که گذاشته بود تو ساک ادکلن باز کردم خوندم برام خیلی خیلی باارزش بود که یه دختر یازده ساله تولدم یادش باشه هیچ برام کادو هم بگیره همسری گفت خودش بدون اینکه به ما بگه رفته اینا رو به سلیقه خودش خریدهحتی اگه چیزی رو که دوستم نداشتم برام میگرفت باز خیلی برام باارزش بود که انقدر به من محبت داره که وقتش رو گذاشته تا خوشحالم کنه به فکرمهمتن توی کارت خیلی خوش خط نوشته بود معلوم بود همه ی تلاشش رو برای اینکه خوش خط بنویسه به کار گرفته به همسری گفتم دست خطش از منم بهتره کادوی مامان2 رو داد حدس زدم توش باید چی باشه گفتم بخدا زیادِ بابا من خجالت میکشم این کارارو نکنید باز کردم داخل پاکت که خیلی هم خوشگل بود تراول گذاشته بود همسری گفت مامان گفت چون یک ماه بنایی داریم وقت نشد مثل پارسال مربا ترشی البالو لواشک...برات درست کنم همین حرفُ بعد از اینکه اومدم خونه اس دادم از مامان2 تشکر کنم بهم گفت منم گفتم نه ممنون من بیشتر از این شرمنده نکنیدکیک تولدمُ مامان2 گرفته بود واقعا مثل مامان خودم دوستش دارم بعضی وقتا فکر میکنم هیچکسی مثل مامان2 با عروسش(الان همسری میگه باز خودت انداختی)مهربون خوب نیست خدا کنه منم بعداً باهاشون خوب بشم از این عروس خبیس ها نمک نشناس نشماخر نوبت اصل کاری رسید نفسیم اول کارت تبریکش رو داد دستم که با طرح روی پاکت کاغذ کادوها سِت بود گفتم نه خوشم اومد خیلی باسلیقس هرسال پیشرفت صعودی داریگفت تازه گلمم با اینا هماهنگ دیدم بعله درست میگه سفید قرمزِ بعد از اینکه متن کارت خوندم کادو رو داد دستم تکونش دادم گفت حدس بزن گفتم ساعتِ که همسری رو هوا جعبه رو از دستم گرفت قایم کرد گفت سه ثانیه میشمارم بوسم نکنی بهت نمیدم منم سری بوسش کردم باز گفت نه قبول نیست باز بوسش کردمدر جعبه رو باز کردم یعنی حس اون لحظه من عالی بود دو سال بود میخواستم دقیقاً همین مدل ساعت رو بگیرم اما تا پول میومد دستم خرج میکردم همسری رو زود بوس کردم دتشکر کردم گفتم خوشم اومد تولدام اون چیزهایی رو که احتیاج دارم میگری این نشون دهنده قدرت تشخیص شماست عشقمساعتم خوشگلم رو انداخت دستم منم هی نگاهش میکردم دلم قنجولی میشدحالا از اون روز نفسی میگه ساعت چنده خانوم:)منم جواب نمیدم میگم ول کن دیگه خراب میشه جواب نمیدمفقط یه کمی به دستم بزرگِ که گفت بریم بدیم اندازه کنن گفتم نه خودم با مامان بعداً میرم از اون روزم هی میرم در جعبه رو باز میکنم نگاهش میکنم همسری میگه بنداز دستت میگم نه تو خونه حواسم پرت میشه میگیرمش زیر اب مهمونی برم میندازمیه سوالی از همسری پرسیدم گفت من همه ی دخترای فامیلمون مثل خواهرام میمونن حتی اگه تو هم نبودی خواستگاری هیچ کدومشون نمیرفتم منم گفتم پس کی رو میگرفتی گفت هر کی شد از غریبه اینُ که گفت من لب لوچم کِش اومد گفتم تو که همیشه میگفتی اگه تو هم نبودی مجرد میموندماز قیافه من همسری دلش ضعف رفت مورد ضرب شِتم قرارم داد گاز فشار بوس قاطی شده بود نمیدونم چرا باورش نمیشه من دردم میاد الکی هم دستم رو فشار بده من دردم میاد بوخودابعد از کمی قدم زدن تو پارک اب خوردن همسری رفتیم بهسمت خونه از ماشین پیاده شدم نفسی هم مثل همیشه تا برسم خونه با ماشین پشت سرم میومد منم از دور ساعتم رو نشونش میدادم رفتم بالا دوتا برش از کیک زدم بردم پایین برای نفس خان که کلی غر زد چه خبره زیادِ من نمیخوام اینجوری ناراحت میشم تا اخر مجبورم کرد یه برش رو بردارمرفت سر خیابون دالی بازی کردیم اومدم خونه همسری اس داد یادم رفت بگم کاغذ کادو دور بود نزدیک سه چهار بار این دورو بودن کاغذ یاداوری کرد حالا به دلیل اینکه به شدت درگیر بازسازی خونه هستن نزدیک یه ماه نشد بریم بگردیم من بشینم فکر کنم هرجا خواستم نفس خان منُ ببره عشقنامه:مرسی عشقم ممنون بخاطر همه چیز هرسال کادومو دوست دارم اما امسال خیلی بیشتر دوستش داشتم عزیز دلم مرسی با اینکه کلی کار داشتی کارگر اومده بود خونتون تو باید بالاسرش بودی اما اومدی پیش من تا مثل همیشه خوشحالم کنی وقتی این همه مهربونی محبت از تو خانوادت میبینم خداروشکر میکنم که همچین خانواده ای به امید خدا میخواد قسمتم بشه دوست جونیا به خاطر تولدم تا دو روز عکس ها رو بدون رمز میزارم بشتابید نظرات شما عزیزان:
خوچیکارکنم دلم میگیره دیه ولی کلاخوشم میاددوس دارم راستی چن سالتونه؟؟؟
دوست خوبم:چی دوست داری؟من تیر 72 اقای همسراردیبهشت 70 سلام فافا جون ملسی گلم که اومدی بهم تبریک گفتی دوست خوبم:سلام عزیزم کاری نکردم دوستم هستم بابا اینجام دالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی:)) دریا
ساعت15:30---19 تير 1393
حتما اصلا ارسال نشده بازم مینویسم سلام عمرم سلام عشقییییی دوست جونیییییی دوست خوبم:سلام دریای مهربون مرسی دوستم لطف داری ایشالا تو هم خوش باشی سلامت بوووووووووووسدریا چرا وبلاگت رو حذف کردی؟؟؟؟؟ میدونی چقدر ناراحت شدم دیدم حذف کردیمیدونی چقدر بهت فکر کردم که چی شده چه اتفاقی افتاده دریا حذف کرده رفته که رفته:(((((بیا بهم بگو چی شد مسعود چی شد عشقتون چی شد منتظرتم دریا مواظب خودت باش بی خبرم نرو
دریا
ساعت15:27---19 تير 1393
فافا پست گذاشتم ثبت شده؟؟؟ دوست خوبم:نه عزیزم چیزی برای من نیومده بود تمنا
ساعت1:44---18 تير 1393
اره عزیزم من جدیدموخوش حال میشم دوست شیم...من رمز نداشتم همینجورواردشدم خوندم همین دوست خوبم:پس خوش اومدی به صندوقچه ما عزیزممنم خوشحال میشم دوست های جدید پیدا کنم تووووووووولدتتتتتتت مبارک گلم.... البته ببخشید با تاخیر گفتم دوست خوبم:مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سالی جون خواهش دوستم بوووووووووووووس تمنا
ساعت17:25---17 تير 1393
تولدت مبارک عزیزم به به عجب هدیه هایی مبارکت باشه دوست خوبم:مرسی عزیزمتمنا تو جدیدی اخه اسمت رو فکر کنم تا حالا ندیدم اشنا نیست و اینکه اگه اشنا نیستی رمز از کجا داری ؟؟کیکم میام میگم چی شد مرسییییی عزیزم دوست خوبم:خواهش عزیزمممنون خانومی یاسمن(سه شنبه ها)
ساعت13:19---15 تير 1393
آقا خیلی خوش شانسی ! یعنی در حد لالیگا دوست خوبم:پس سه تومنُ شریکیم باهم شماره حساب میدم هزاروپونصد بفرست بیاداز خوش به حالم یه چیزی اونورتر:)اره اخه خودمم خوشم میاد همسری برام ضعف میکنهچرا گریه حالا ناقلا نکنه با شخص خاصی خاطره داریمنم ساعت زیاد دستم نمیکردم اما این مدل همیشه دوست داشتم داشته باشم دستم بندازم اما یه مشکلی هست اینکه الان دارمش اما دلم نمیاد دستم کنمایشالا تولدت تو هم ساعتی رو که دوست داری هدیه میگیری سلام فافا كجايي تودختر?جراانقدر دير مياي مينويسي?بيا دگ بخدا هرروز ميام سرميزنم ميبينم ننوشتي ناراحت ميشم زود زود بيا مثل قببببببل. دوست دارم هوارتاااا.ايشالا هميشه عاشق هم باشيد و روز ب روز عشقتون بهم زيادتر بشه وكنارهم خوشبخت بشيد اين و از ته ته ته ته قلبم گفتم جون خودم عاشقم دركتون ميكنم. عشقتون هميشگي دوستم دوست خوبم:سلااااااااااااااااااااام سولماز جووووووووووووون بوخودا کار دارم دیروز سی تا مهمون داشتیم امروز خونه رو مرتب کردیم هنوز خسته ام اما میام به زودی ناراحت نباش دیگه دوستم بیا بغلماوووووووووووف تیکه خودمو گفتی دخمل منم دوست دارم هوار هوارتااااااااااا:)مرسی دوست خوبماقا اصلا قبول نیست خوب یه وبلاگ بزن خاطره هاتو ثبت کن دیگه الان گفتی عاشقی من فکرم مشغول شده کنجکاویم گل کرده کی پاسخگو هستش:))) بازم تفلدت مبارک از خدا بهترین هارو براتون ارزو دارم دوست خوبم:ممنون مهدیه عزیزمنیومدی کع میومدی باهم میخوردیم زیاد بود:)ایشالا سلام فافاجون چرا من اینقدر دیر اومدم وبت دوست خوبم:سلام عزیزم اشکالی ندهاره دیگه باید حواست به درست باشه دخملمنم موقع کنکور اینجوری بودمشوهر خودمه دیگه قربونش برم همیشه خوش سلیقسمادرشوهر نگوووو تاج سر بگوووو:) فافایی تولدت مبارککککککککککککک دوست خوبم:مخسی الی سلام فافا جونم دوست خوبم:سلام مامان گل مهربون نی نی خانوم خوبهجیگر من دیگه با اون سلیقش اصلا از انتخاب همسرش معلومه چه مرد خوش سلیقه ای هستگلی از خودتِ خواهراوهوم منم خیلی بوی شیکی داره بازم مرسی خانوم گل بوووووووووس سلام اولین باره میام وبلاگتون. خیلی خیلی خوشگله امیدوارم همیشه شاد باشید و زندگیتون پر از خاطرات شیرین باشه دوست خوبم:سلام خانومی خوش اومدی به صندوقچه مامرسی عزیزم لطف داری.همچنین شما دوست خوبمبعله عزیزم منم لینکت کردم خوش اومدی به جمع دوستام سلام فافاجون خوبي گلم?تولدت مبارک عزيزم.كادوهات خيلي قشنگ بودن دست همسريت و خانوادشون درد نكنه حسابي زحمت كشيدن.راستي امروز يعني 12/4 تولد منه دوست خوبم:سلام عزیزم خوبم به خوبی شمامرسی سولماز جون اره واقعا شرمندم کردن مثل همیشه ازشون ممنونمواااااااااااای تولدت مبارک سولماز خانووووم ایشالا صد و بیست ساله بشی دخمل خانوم به به تیرماهی هم که هستی اصلا همه ی تیرماهی جیگرن مخصوصا خودم خودت:)) سلام فدات.اوووووه چقد کادوهای خوشگل گرفتی مبارکت باشه واقعا آقاتون خوش سلیقست بهت تبریک میگم. دوست خوبم:مرسی عزیزم بعلــــــــــــــــــــــــه از انتخاب همسرش معلومه چه مرذ خوش سلیقه ای دیگه:)دلشونم بخواد همچین دسته گلی عروسشون بشه باباشم راضی میشه ازی جون مطمئن باش بوووووووووس zahra
ساعت11:55---12 تير 1393
تولدت خیلی مبارک فافا جونم دئوست خوبم:مرس زهرا جونشاید وقتی عروسش بشی بیشتر تحویلت بگیره الان زیاد ندیدتت حسش کمه ناراحت نباش دوستم عروس به این گلی از خداشم باشه مریم
ساعت0:20---12 تير 1393
سلام فافا جونم دوست خوبم:سلام عزیزم مرسی دخملیواقعا دستشون درد نکنه حسابی شرمنده شدم و خوشحال:)اتفاقا انقدر اونا مهربون بودن منم ازشون یاد گرفتم شدم مثل اونابووووس برای مریم خوب سلام فافا جون،تولدت دوباره مبارک دوست خوبم:منم بازم ممنونم یه دوست دوستم:)اوهوم جای شما دوستان خالیهمچنین تو عزیزم آزی
ساعت11:44---11 تير 1393
سلام گلم.خوبی؟تولدتو بهت تبریک میگم ایشالا سالهای سال کنار عشقت خوش و خرم باشین و هر سالت قشنگتر از سال قبل باشه دوست خوبم:سلام ازی جون خوبم عزیزم کجایی تو دخمل ازت خبری نیستمرسی عزیزم بووووووس فافا جان بازم تولدتو بهت تبریک میگم عزیزم دوست خوبم:بازم ممنون مرجان عزیز بوووسهمیشه به من لطف دارن شرمندم میکنن واقعا دستشون درد نکنه ایشالا بتونم جبران کنم این همه مهربونیوهمچنین عزیزم ميشا
ساعت9:56---11 تير 1393
دوستم مباركت باشه كادوهات دوست خوبم:ممنون میشا جونایشالا کلی کار رو سرم ریختهحتما عزیزم به یاد تو و نی نی خانوم سلاااااام عزیزدلم بازم میگم تولذت مبارک انشالا که همیشه بخوشی باشین.هروقت پستات رو میخونم و کارات رو تصور میکنم غش میکنم از خنده خیلی جالب تعریف میکنیوالبته خوش بحال همسریت که یه همچین دختر با انرژی نصیبش شده.بی صبرانه منتظر عکسیم دوست خوبم:سلام استاد مهربون نازمرس دوست عزیزم همچنین شما کنار خانواده مهربونت خوش باشی زیر سایه پدر مادرتمن همیشه تو جمع باشم و پیش همسری فول انرژی هستم اما بعضی وقتام کسل میشم انگار غمگین ترین ادم دنیام مخصوصا وقتی به اون موضوع میرسم همون که خودت میدونی همسری
ساعت23:14---10 تير 1393
سلااااااااااااااام دنیای من نفسیم: به به سلام زندگی من کم پیدا بودین جناب همسری افتخار دادید به صندوقچهجیگرتونوما کع خوابیم:)همه چی عالی بود عشقم دست شما خانواده درد نکنه همیشه خجالتم میدید بوووووووووووووووووووووووووووس برای شما و بوس بوس بووووووووووووووس برای خانوادهعاشقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتم دووووووووووووووووووووووووست دارم تمامِ من
|